سَــــــنـگر | |||
شنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۸
من که از گل بهترم پسرم من پسرم (عباس يمينی شريف) .... بچهها من رهبرم از باباهاتون برترم به عقيده بابام البته خيلی خرم "نه بابا، يه کم خـُله" نقل قول از مادرم اما اون روزا گذشت حالا از همه سرم پيشوای شيعيان نايب پيغمبرم البته تو اين روزا خيلی خيلی پکــرم بعضی بچههای بد میذارند سر به سرم شبها جيغ و دادشون داره می کنه کـَرَم هی ميگن: "گمشو برو" کجا بگذارم برم؟ زنده باد و مرده باد همه را قبول دارم ولی رفتن نداريم من نمیتونم برم ناگزيرم بزنم دو سه بست و يک گرم ولی کاری نميشه نميتـــونم بپـــــرم جبرئيل حال نميده نمياد دور و برم نمیدونم ته کار چی میشه مقدّرم!! بچهها من رهبرم نذارين سربه سرم جيغ وداد شماها می کنه خون جگرم زهرمارم ميشه اين چند تا بست آخرم دوست دارم توپ بشم و بپرم شيرجه برم دوست دارم خيال کنم توی حوض کوثرم بچهها من رهبرم نزنيد تلنگرم نذاريد بيخودکی من زدستتون برم ارسال یک نظر
Comments:
ارسال یک نظر
|
تـازه ترها:پســتو:
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005 مارس 2005 آوریل 2005 مهٔ 2005 ژوئن 2005 ژوئیهٔ 2005 ژانویهٔ 2006 مهٔ 2006 اوت 2006 سپتامبر 2006 اکتبر 2006 اکتبر 2008 نوامبر 2008 دسامبر 2008 مارس 2009 آوریل 2009 اوت 2009 مارس 2010 آوریل 2010 مهٔ 2010 دوســتان:اصغرآقاعبدالقادر بلــوچ لقمانعلی گزارشگر |