سَــــــنـگر | |||
سهشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۸يارو سه گونه خط نوشتي يكي او خواندي، نه ديگران يكي را ، هم خود او خواندي، هم ديگران يكي ، نه او خواندي، نه ديگران آن خطّ سوّم منم چه خط سومی ديوانهای؟ آن خط سوم، خط ميخی هم نمیتوانستهاست باشدی. لابد اگر هم بوده است، ناکس اندکی آن را کشيده و خط سيخی از آن درآورده بوده است. شايد هم خط امام بوده است که ديگر کسی در ايستگاهش نمی ماندی. اگر نه او خواندی، نه ديگران، اشکال از کامپيوترش هم می توانسته است باشدی. کامپيوتر من هم پارسال همين بلا سرش آمده بودی که هرچه من تايپ میکردمی، نه او خواندی و نه ديگران، خودم که هـــــچ. اگر نه او خواندی، نه ديگران، پس نوشتناش چه معنی داشتی. بايد تو راديو می گفتی يا نوار می کردی. نـــه، ممکن می بود که همه بگويند؛ نواره. خب، بايد پايکوبان می گفتی، يا ورجه ورجه کنان. اما خُب، بهتر از آن است که بگويند؛ يارو ديوانه است. به نظر شما طرف ديوانه نبودهاست؟ از من اگر بپرسی می گويم نه، هفت خط بوده است. ارسال یک نظر
Comments:
ارسال یک نظر
|
تـازه ترها:پســتو:
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005 مارس 2005 آوریل 2005 مهٔ 2005 ژوئن 2005 ژوئیهٔ 2005 ژانویهٔ 2006 مهٔ 2006 اوت 2006 سپتامبر 2006 اکتبر 2006 اکتبر 2008 نوامبر 2008 دسامبر 2008 مارس 2009 آوریل 2009 اوت 2009 مارس 2010 آوریل 2010 مهٔ 2010 دوســتان:اصغرآقاعبدالقادر بلــوچ لقمانعلی گزارشگر |