DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> سَــــــنـگر <$BlogRSDUrl$>

سَــــــنـگر
 

یکشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۹


من دهن بلبل را سرويس مى كنم 


عيد شما مبارك. باز هم بهار آمد. اگر در كشورى زندگى مى كنيد كه در آن هنوز بهار نيامده است و هر گز نمى آيد، بهار چيزى جز خاطره هاى دور كودكى نمى تواند باشد. اما آنجا ها كه مى آيد، براستى مرده را زنده مى كند. دوباره زمين نفس مى كشد و كوه ودشت ودمن سبزه باران مى شود. بهار جشن ِ نورويى زندگى ست. فصل سرشار ِ رويش و شادى و شكوه هستى. بهار هلهله هستى دردست افشانى برگ درختان وغلغل ِ چشمه هاى روان وعشوه لاله هاى جوان و آهوان چمان است

نـــــع. همه اينها اشتباه است. اين فصل مردم را به معصيت مى اندازد. آخه چى معنى داره كه ناگهان اين همه گل و گياه، بى هيچ مناسبتى سراز زمين بركشند. نه سالروز ميلاد پيعمبر و ائمه اطهار در اين فصل است و نه هيچ يك از اعياد مهم. حالا اگر دردهه فجر اين اتفاقات مى افتاد، يه چيزى. وانگهى، اين كه اين همه چشمه جوشان از دل كوهساران برخيزند و بى خود و بى جهت سر به صحرا بذارند، اسراف محض است. خب، آب اين چشمه ها را كسبه مى توانند مهار كنند و تو شيشه كنند و به ژيگول ها و خارجى ها كه آب شيشه اى مى خورند، بفروشند. چطور در زمان طاغوت تجار خون مردم را تو شيشه مى كردند، اما حالا كسبه نمى توانند اين آبهاى معدنى را بفروشند؟

ما دلمان خوش است كه ضد انقلاب را از كشور تار و مار كرده ايم. بله، قطب زاده را اعدام كرده ايم. بنى صدر را فرارى داده ايم. هنرمندان و نويسندگان را آواره و دربدر كرده ايم. اما دست ِ دشمن خانه زادى را كه سالى يكبار سروقتمان مى آيد و به همه ارزشهايمان مى خندد و مى رود، باز گذاشته ايم. خب، اين گلهاى بى حجابى كه اين قدر در اين فصل در جنگلها و كوه ها و دشتها قد مى كشند و مى افرازند و مى افروزند وعشوه گرى مى كنند، جز خدمت به طاغوتى هايى كه به كوه و جنگل مى روند، چه سودى براى اين انقلاب داشته و دارند. اين بلبلهاى بى شرمى كه بى خيال از ماهيت اسلامى جامعه ما سحرگاهان اداى خوانندگان زن را در مى آورند و چه چه مى زنند و دل مردم را مى برند، چه فايده اى جز نزديك كردن دل مردم به شيطان دارند؟ صداى نحس بعضى ازاين پرندگان از صداى مرضيه هم بهتر است! حالا آيا خطر بهار از بنى صدر و رضا پهلوى ومسعود رجوی و همه آنهايى كه حكومت را ارث پدرى خودشان مى دانند، كمتر است؟

بى خود نيست كه نشريات ضد انقلاب ِ خارج نشين چنديست بند كرده اند به بهار و مزاياى آن. متاسفانه مى بينم كه بعضى از نشريات داخلى هم – انشاالله از روى نادانى – با آنها همصدا شده اند و در انتظار آمدن بهار روز شمارى مى كنند
من هرچه فكر مى كنم مى بينم كه اولياى امور بايد يك فكر اساسى به حال اين جريان بكنند. اين كه سالى يكبار تمام اين سرزمين اسلامى همه استعدادهاى خداداد خودش را، بخاطر مسافران نوروزى، در راه سرسبز كردن دشت و صحرا بكارببرد ، والا اين كار درستى به نظر نمى رسد، بخصوص كه آب و هواى مناسب اين فصل باعث مى شود كه مردم بى خود و بى جهت خوش خوشانشان بشود و بيشتر بطرف معصيت كشيده شوند. اين همه گرده افشانى گلها و گياهان و جفتگيرى و كثافت كاريهاى ديگر حيوانات در اين فصل، همه نشانه اين است كه اين فصل را خداوند تعالى براى اين پديد آورده است كه ما را امتحان كند.

اين گياهان و جانوران كه براى اين كارها صيغه عقد جارى نمى كنند. پس همه اين كارهاى خلاف عفتى هم که مى كنند، غير شرعى و حرام است. از اين ها گذشته اين كارها براى خود اين حيوانات زبان بسته هم خوب نيست. شما مى دانيد در اين فصل چقدر از اين مرغان هوايى بر اثر اين ندانم كاري و ابتلا به بيماري تلف مى شوند؟ ببينيد شاعر در اين باره چه گفته است

فصلى ست خوش و هوا بود افلاكى
در حمد و ثنا نشسته كرم خاكى
شمع و گل و پروانه همه خاموشند
بر گرد ِ مزار ِ بلبل ِ ســوزاكى

بايد جلوى اين كارها را گرفت. بايد غنچه گلهاى حشرى و شهوى را پيش از عيد با همت نيروهاى محترم بسيج چيد. بايد آن آهو بچگانى را كه با ناز و ادا در كوهها و دشتهاى فراخ كشورمان مى چمند و آهوهاى مسن تر را به گناه وا مى دارند، ادب كرد. از كجا معلوم كه همه اين فتنه ها زير سرِ امپرياليست ها و صهيونيست ها نباشد؟ مگر تهاجم فرهنگى شاخ و دم دارد. همين است ديگر. اين كه امكانى فراهم شود كه دلهاى مردم از خدا دور شود و به شيطان بزرگ نزديك گردد. هر نوع امكانى براى اين كار در اين فصل فراهم است. از شادى و شور و حال گرفته تا ماچ وموچ و سفر و زدن به كوه و دشت و صحرا

ما بايد از بزرگان دين درس بگيريم و نگذاريم كه بيگانگان ا ين طورى با آب و خاك و طبيعت كشورمان بازى كنند. ما بايد از امام امت درس بگيريم. من تو دهن اين بهار مى زنم. من دهن بلبل را سرويس مى كنم.


ارسال یک نظر


پســتو:



دوســتان:

اصغرآقا
عبدالقادر بلــوچ
لقمانعلی گزارشگر