DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> سَــــــنـگر <$BlogRSDUrl$>

سَــــــنـگر
 

یکشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۵


ممل آمريکـــايی و انقلاب مخملــين 


سفر آقای خاتمی به امريکا واکنشهای زيادی برانگيخته است. برخی با اشاره به قيافه شيک و پيک و کول خاتمی با آن خط و خال ِ ريش ِ رعنا و عبای ايف سن لوران ِ و عمامه هشت پيچ و نعلين آديداس، به او لقب؛ "ممد سوسول" داده اند. برخی ديگر با توجه به نقش تاريخی ی اين سفر، عنوان "ممل امريکايی" را برای اين سيد خندان مناسب تر دانسته اند. خلاصه که در اين چند روزه، بقول امروزیها، گمانه زنی های بسياری درباره اهداف ِاين سفرشده است، يکی گفته است اين سفر سياسيست. ديگری نوشته است نه خير، عباد يست. سومی گفته است نخوديست. حتی گفته شده است که آقای خاتمی بدعوت محمد علی کلی برای جاری کردن صيغه عقد دختر کلی به امرپکا رفته است.

به نظر من ايشان نه برای گشودن باب مذاکره با دولت امريکا آمده است و نه جاده صاف کن جمهوری اسلامی است. نه، اينها همه شايعات ضد انقلاب است. هدف ِاين سفر را بايد در سخنرانی های سيد دنبال کرد. ايشان در همه سخنرانی هايش از ورشکستگی فرهنگ غربی و و خالی بودن آن از معنويت سخن گفته است و بلافاصله همه غربی ها را به رو آوردن به اسلام دعوت کرده است. اين دعوت ممکن است که برای پناهندگان ايرانی ضد حال باشد اما برای امريکاييها آنقدر موثر بوده که آقای بوش هم گفته است که مواضع آقای خاتمی، توجه مرا به اسلام جلب کرده است! ما را باش که فکر می کرديم ايشان تاکنون به چيزی جز اسلام توجه نداشته اند.

گويا چند تن از کفارامريکایی که در کليساهای گوناگون از محضر سيد، فيض برده اند، فی المجلس اسلام آورده اند و اشهدشان را خوانده اند. آقای خاتمی هم فی البداهه دست تو جيبب خودش کرده است و يک کليد بهشت به انضمام بليط رفت و برگشت ِ خانه خدا را از سوی بيت رهبری به آنان عطا کرده است. اين مجالس روحانی با شعار ِ " راه قدس از جانب کاليفرنيا می گذرد"، به پايان رسيده است. ظريفی يادآوری می کرد که توايران وقتی از کسی می خواهند اشهدش را بخواند، بلافاصله به دارش می زنند، اما اينجا جايزه هم بش می دهند! اسلام هم اسلام آمريکايی.

يکی از همين تازه مسلمانان درمجله شيکاگو ويکلی در مقاله ای بنام " چرا مسلمان شدم؟" نوشته است که از سخنرانی د َ ت گای،( آقای خاتمی) در کليسا چرتم گرفت. بخانه که برگشتم روی مبل دراز کشيدم که چرتکی بزنم که در عالم خواب يک "سيمی لار گای" ( آقا امام زمان)، بخوابم آمد و برويم لبخند زد. اولش فکر کرد م يکی از همين عربهای آب حوضی مزاحم است که در شيکاگو فراوانند، برای همين زياد تحويلش نگرفتم و زبانم لال، يک فحشی هم بش دادم. بعد ديدم آقا دست وردار نيست و دست که به من کشيد همه جايم نورباران شد. متوجه شدم که اين از اوناش نيست. بعد با انگليسی فصيج عربی پرسيد؛

- وات ايز يور نام.
- گفتم؛ Sue,…Sue Diner.
- فرمود احسنت، من تو را "سُميه"، نامگذاری می کنم.....سميه ديانت.

سميه ديانت در پايان مقاله اش نتيجه گيری کرده است که؛ " چرا آنطور که پرزيدنت بوش ادعا می کند، دولت امريکا بايد برای حمايت از اسلام و مسلمين هزاران فرسخ راه به عراق و افغانستان برود و ميلياردها دلار خرج و مخارج رو دست ما بگذارد. بهتر نيست بجای اين همه خرج، در همين امريکا يک جمهوری اسلامی ايران بپا کند؟ آخر کاسه صبر انقلابی ِ ملت شهيد پرور امريکا هم حد و اندازه ای دارد."

با توجه به ادله بالا، به نظر من آقای خاتمی با حکم حکومتی برای راه انداختن يک انقلاب مخملين اسلامی به امريکا آمده است. همه گفته هايش در اين سفر را بخوانيد تا ببينيد که هيچ هدف ديگری نمی تواند در کار باشد. بله، خوديها اين را خوب می دانند و غير خوديها و نخوديها را هم خوب بجان هم می اندازند.

ناظران سياسی از هم اکنون با اشاره انگشت، روزی را نشان می دهند که مجسمه مخملی آقای خاتمی در ميدان انقلاب مخملی نيويورک رو کول ابراهام لينکلن سوار خواهد بود.


ارسال یک نظر
Comments:
آقا جان عبای ايو سن لوران دیگه نمی‌فروشند چون این ايو سن لوران از دست همین آخوندها ورشکست شده.
ولی اینکه یک انقلاب مخملی در آرمریکا قبل از ایران راه انداز کنند بعید نیست. آخه گویا هفته آینده هم بنا شده احمدی بره آمریکا، حتما دلش دوباره هوای نور دور کله‌اش را کرده

آقا من از رندی شنیدم که این آقایان به این دلیل هی ریپس (ریپس به شیرازی یعنی دم ساعب، مداوم) می‌رن آمریکا بخاطر این است که این شیاطین کوچک می‌روند منزل شیطان بزرگ برای آموزش دیدن فنون شیطنت
 
ای خُسن آقای عزيز، معلوم است که خيلی سال است که ايران بيرون زده ای. مرد حسابی،انتظار داری آقای خاتمی عبای خروس نشان بدوش بياندازد. نه جانم، ايشان حتی کاندوم ايرانی هم تنش نمی کند. اين روزها ديگر عبای ايف سن لوران و عمامه رانگلر و تنبانِ کولر دارِ بن شرمن، در ميان آخوندهای قم عادی است. معلوم است که در باغ نيستی.

سعی کن باش.
 
ارسال یک نظر


پســتو:



دوســتان:

اصغرآقا
عبدالقادر بلــوچ
لقمانعلی گزارشگر