سَــــــنـگر | |||
یکشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۴
امروز توانستم زبان اين وبلاگ را فارسی کنم. زبانش را نه ، خطش را. از اين پس قرار است که نقطه راآنجا که بايد، بگذارد و نه سر سطر. با سپاس از ياری استاد بهنام حشمت. در جايی خواندم که ايشان فقط نويسنده نيست، بل که کارهای ديگری هم بلد است. همين طوراست. ……………… با ادب باش تا بزرگ شوى بره گردی، نصيب ِ گرگ شوی با ادب باش تا كه در گيتى بار هرگز نياورى خيطى نروى از حريم ِ خود بيرون ننهى پا به پايگاهِ جنون تا نه چون من، اجق وجق باشى بلكه هموار شق و رق باشى " بله قربان" و "مخلصم"، گويان آلت دست جمله پررويان بشوى در سراسر عمرت تا شود بيست دائماً نمره ت بانى هرچه خوب و خير شوى عاقبت، عاقبت به خير شوى ارسال یک نظر
Comments:
استاد رفیوجی گرامی یادداشت شما در باره بهنام حشمت خیلی به دلمان نشست ولی اگر ممکن است برای بیندگان توضیح بده که منظورتان از این که ایشان خیلی چیزها بلدند چیست؟ من که هیچ هم پیاله دیشب شما هم مثل من اندکی خارشش گرفته است!
بی نام جان. آره خودم هم متوجه شده ام که ايميلم گم شده است. لطفن تو ديگر داغ مرا تازه نکن. در همين خانه تکانی امروزی اين بلا سرم آمد.
در مورد اقدام هم، نمی دانم که چگونه اقدامی بايد بکنم. تو اگر راهی به ذهن ات می رسد به من خبر بده. با تشکر:الف رفيوجی
بی نام دوم درباره نوع کارهاِی استاد حشمت پرسيده است. در اين باره بايد بگويم که خيلی ها می دانند که ايشان اهل کدام فنون ديگرند. پس آنهايی که نمی دانند، می توانند از آنهايی که می دانند، بپرسند.
درود برشما: الف رفيوجی
رفيو جي عزيز ! متشکرم از کامنتي که برايم گذاشته اي و خيلي خوش آمدي به قايق من. از ترس اينکه مبادامطلب در وبلاگ طولاني شودوحوصله مهمانان عزيزم سر برود سعي کردم مختصر وکوتاه بنويسم. بدبحتي اين رفيوجي ها را که من به چشم ديدم در يکي دو صفحه نمي گنجد
ارسال یک نظر
فربانت حميد |
تـازه ترها:پســتو:
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005 مارس 2005 آوریل 2005 مهٔ 2005 ژوئن 2005 ژوئیهٔ 2005 ژانویهٔ 2006 مهٔ 2006 اوت 2006 سپتامبر 2006 اکتبر 2006 اکتبر 2008 نوامبر 2008 دسامبر 2008 مارس 2009 آوریل 2009 اوت 2009 مارس 2010 آوریل 2010 مهٔ 2010 دوســتان:اصغرآقاعبدالقادر بلــوچ لقمانعلی گزارشگر |