DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> سَــــــنـگر <$BlogRSDUrl$>

سَــــــنـگر
 

جمعه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۳


درباب اصلاح طلبى 


اصلاح طلبى بايد از اصلاح سروصورت آغاز شود. ريشويى كه دم از اصلاح طلبى مى زند نه اهل اصلاح است و نه طالب آن. اگر مى بود، كار را از رفتن به سلمانى آغاز مى كرد. شايد درد ديگرى داشته باشد، اما اصلاح طلب نمى تواند باشد و نيست و چون نيست، مردم اين زمانه، اين اصلاح طلبى را كه درازناى تاريخ معقول و معمول مى پنداشتند، امروزه از فحش خوار و مادر هم زشت تر مى دانند. هم از اينروبود كه بيست مليون نفر با توجه به سابقه تاريخى آن به اصلاح طلبى راى دادند. غافل از اين كه اينها خودشان نياز به اصلاح دارند و ريششان از قاطبه اهالى بلند تر است. اين تجربه تلخ نشان داد كه ريش و قيچى را به دست هركس و ناكسى نمى توان داد. چنين شد كه امروزه آن ها كه روزى خود را اصلاح طلب حرفه اى مى دانستند، از اين اصطلاح ننگ دارند و به آن هيچ اشاره اى نمى كنند. بررخى هاشان هم چنان از اين جريان گريزانند كه اگر آنها را با اين نام بخوانيد، بدشان خواهد آمد و خواهند گفت كه: " اصلاح طلب هفت جد و آبادت بود
تاريخ نشان داده است( وبراى بعضى ها هنوز نشان نداده است و در آينده نشان خواهد داد)، كه اصلاح طلبى در چارديوارى مغازه سلمانى خلاصه مى شود. البته اصلاحات باز هم داريم كه روى سكوى مساجد و حمام ها صورت مى گيرد. اصلاح طلبى كه رو بسوى يكى از اين دومكان ندارد، هركاره ديگرى كه باشد، اصلاح طلبت نيست. والسلام


ارسال یک نظر


پســتو:



دوســتان:

اصغرآقا
عبدالقادر بلــوچ
لقمانعلی گزارشگر